دوستان زیادی توی این سه چهار ساله ی اخیر که شرکت هفت گوهر کندوهای خودش رو به بازار عرضه کرده از من سوال های زیادی در مورد کارایی و کیفیتشون پرسیده اند.این کندوها رو به طور مستقل نمیشه بررسی کرد، در واقع اول باید کندوی کف باز رو خوب بشناسیم و بعد از اون ببینیم آیا کندوی هفت گوهر کندوی خوبی به شمار میره یا خیر. یکی از اهدافی که از اول برای وبلاگ تعیین کرده بودم این بود که بحث های وبلاگ قابل تعمیم به همه ی نقاط کشور و قابل اجرا برای عموم زنبوردارها باشه. از طرفی اعتماد شما مخاطبان ارزشمند به مطالب وبلاگ باعث میشه تا بی گدار به آب نزنم و سعی کنم حرف ها رو حساب شده و بعد از آزمایش، تجزیه و تحلیل و در نهایت بحث و تبادل نظر با دوستانی که اسامیشون رو در بعضی پست ها می بینید توی وبلاگ منتشر کنم (این که چقدر موفق بودم رو شما باید بفرمایید). از طرفی هم هیچ وقت نخواستم وامدار هیچ جریانی باشم تا بتونم آزادانه نظر بدم و نقد کنم و عذاب وجدان هم نداشته باشم. این دلایل باعث شد که زیاد در مورد کندوهای کف باز و همینطور کندوهای هفت گوهر ننویسم تا خودم به یک جمع بندی مطلوب در طولانی مدت برسم. نوشته زیر شامل یک جمع بندی از بیشتر وقایع ثبت شده از تاریخ 15 خرداد 1395 تا 22 فروردین 1398، در زنبورستان هاییه که کندوی کف باز داشتن و من به نوعی باهاشون در ارتباط بوده ام.
بحث پیش رو چند قسمت داره: مقدمه، کندوی کف باز، کف باز در دنیا، کف باز استاندارد* و کندوی هفت گوهر.
مقدمه:
اولین تلاش من برای ساخت کندوی کف باز بر می گرده به سال 1389، اون موقع با دیدن تصاویر موجود توی سایت های اینترنتی که بیشتر آمریکایی بودن، سعی داشتم یک کندوی کف باز بسازم. برای این کار خیلی ناشیانه یک کندوی معمولی رو برداشتم و کفش رو جدا کردم و بهش یه تور کوبیدم. این که نتیجه چی شد، بماند! ولی کلا کاری که بدون اطلاع از ضوابط و قواعدش انجام بشه، محکوم به شکسته.
تا سال 1395 تجربیات جسته و گریخته ای از کندوهای کف باز به شکل های مختلف داشتم، از کندویی که کف اون رو با گرد بر بریده بودم تا کف باز هایی که زیرشون تماما توری بود. اما هیچ کدوم از این ها به دلم نچسبید که نچسبید...
تصور اشتباهی که من و خیلی از دوستانم داشتیم هم این بود که وقتی از طراحی و ساخت یک کلنی زنبور عسل مدرن (کندوی زنبورعسل مدرن) صحبت می کردیم، انتظار داشتیم که خیلی چیز پیچیده و عجیب و غریبی باشه. در حالی که امروز و با تجربه این چندساله به این نتیجه رسیدم که کندوی مدرن یعنی کندویی که بیشتر از کندوهای قبلی با زندگی زنبورعسل تطبیق داشته باشه و علاوه بر اون دست زنبوردار رو توی انجام روش های حرفه ای (که معمولا در اجرا ساده شده و سریعند) رو نبنده.
کندوی کف باز:
کندوی کف باز در ابتدا توسط محققان برای بررسی وضعیت آلودگی کندو به کنه واروا مورد استفاده قرار می گرفت، پس از مدتی دیده شد که این کندوها علاوه بر مزایای تحقیقاتی از برخی جهات نسبت به کندوهای کف بسته برتری داره.
برای مثال:
- تهویه ی بهتر این کندوها نسبت به کندوهای کف بسته تا حد زیادی باعث جلوگیری از شیوع یا شدت گرفتن بیماری نوزما میشه.
- قاب ها داخل این کندوها دیرتر کپک می زنن.
- ریزش طبیعی کنه واروا از کف اون ها باعث می شد که تعداد کنه های داخل کندوی کف باز بدون دخالت مستقیم زنبوردار تا حد نسبتا مطلوبی کاهش پیدا کنه (10 تا 30 درصد از کل کنه ها).
- گرما کمتر به این کندوها اثر می کنه.
- امکان محبوس کردن زنبورها به مدت نسبتا طولانی (سه چهار روز) توسط زنبوردار وجود داره و توی این مدت زنبورها آسیب چندانی نمی بینن.
- کوچ با تلفات کمتری همراه میشه و حتی میشه کندوها رو در هوای نه چندان گرم توی روز نیز جابجا کرد.
- سطح یکنواخت تر و وسیع تر تخمریزی در کندوهای کف باز نسبت به کندوهای کف بسته.
اما به کندوهای کف باز ایراداتی هم وارده:
- نگهداری جمعیت های خیلی ضعیف در داخل چنین کندوهایی توجیه مناسبی نداره (شاید نگه داشتن کندوی ضعیف در زنبورستان هم توجیه مناسبی نداشته باشه!).
- داروهای تبخیری و تدخینی تا اندازه ی زیادی کارایی خودشون رو در داخل کندوهای کف باز از دست میدن و معمولا نیازه که دوز بیشتر با غلظت بالاتری از دارو در کندوی کف باز استفاده بشه.
- نمیشه از شربت خوری های بشقابی سابق بر روی کندو استفاده کرد. برای دادن شربت به زنبورها باید از شربت خوری قابی یا شربت خوری های بزرگ که مثل طبق بر روی کندو قرار می گیرن استفاده کرد.
- کفی کندوی کف باز در صورت چوبی بودن، خیلی در معرض پوسیدگی قرار داره و چون چارچوب ضعیفی نسبت به کندوهای کف بسته داره، در معرض شکستگی و آسیب قرار می گیره.
- امکان پوسیدن و زنگ زدن در نتیجه پارگی توری کف در طولانی مدت وجود داره و می تونه کوچ رو به جهنم نیش خوردن برای زنبوردار تبدیل کنه.
کف باز در دنیا:
استقبال از کندوهای مختلف در هر کشوری وابستگی زیادی به فرهنگ، اقلیم، نوع نگاه، روش های زنبورداری، نژاد، منابع و سازمان کار داره. مثلا کندوهای فومی توی کشورهایی که زنبورداری ثابت دارن توسعه بیشتری رو نسبت به کشورهایی داشتن که زنبورداری مهاجرتی دارن. یا اولویت های زنبورداران تجاری و جمعیت کندوهاشون به شکلی بوده که درب کندو در آمریکای شمالی و استرالیا به یک تخته خلاصه شده. البته درمورد واحد های آماتور (Backyard Beekeepers) و واحدهای نیمه حرفه ای (Sideliner Beekeepers) این قضیه ممکنه متفاوت باشه. برای همین نمیشه از یک کشور دیگه یک نسخه رو با چشم بسته و صرفا به این دلیل که اون ها انجامش دادن و جواب گرفتن آورد و در داخل اجرا کرد. در طراحی های مربوط به محصولاتی که با اقلیم و کشاورزی سر و کار دارن، طراحی ها باید "درون زاد" و "بومی" باشه و اگر قراره از کشور دیگه ای الگو برداری بشه، باید به طور دقیق به سوالی که منجر به یک طراحی شده (و نه خودِ طراحی) توجه کرد تا بشه برای اون سوال پاسخ بومی بر اساس امکانات موجود پیدا کرد.
مطالعات علمی زیادی در دنیا بر روی کندوهای کف باز صورت نگرفته. ولی منابعی مثل کتابچه ی آقای دوگ سامروایل وجود داره که میشه ازش استفاده کرد. کندوهای کف باز بیش از همه در اروپا مورد استقبال واقع شده. مخصوصا در آلمان و اتریش. بقیه هم کم و بیش استقبال کردند (اگر منبع موثقی در این باره دارید لطفا برام بفرستید تا اضافه کنم). با بررسی تجربیات اون بخشی از زنبورداران خارجی که از کندوی کف باز نتیجه ی مطلوبی نگرفته بودن، این حدس رو می زنم که ممکنه این نتیجه نگرفتن به ساختمان کندوهای مورد استفاده شون و به طور خاص درب اون ها برگرده. یکی از دلایل استفاده از کندوهای کف باز تهویه ی بهتر کندو و هوادهی بیشتر به منطقه پرورش نوزدانه. طبیعیه در زنبورستان هایی که کندوها دریچه پرواز سراسری داره (عرض کندو به ارتفاع دوسانتیمتر) چنین نیازی برای زنبورستان احساس نمیشه. یا در استرالیا و اقیانوسیه که هنوز مشکل واروا جدی نشده و هنوز توی بخش های زیادی از اون اصلا کنه ای وجود نداره، طبیعیه که زنبوردار به دنبال روش های درمان کنه و مبارزه ی تلفیقی (IPM) با این آفت نباشه.
یک نکته جالب دیگه، چطور یک زنبوردار ایرانی به یک زنبوردار در کشورهای اسکاندیناوی مثلا دانمارک که طولانی ترین فاصله از جنوب تا شمال کشور 350 کیلومتره و هوای معتدل تا بسیار خنکی داره، توضیح بده که کندوها ممکنه در مسیر 1700 کیلومتری بندرعباس تا رشت، در دمای 10 درجه ی شب و 30 درجه روز خفه بشن؟! پس قاعده ها، چالش ها و دغدغه ها کلا متفاوته. پس ممکنه نیاز به کندوی کف باز درایران کاملا احساس بشه و در مثلا دانمارک احساس نشه (فقط برای مثال دانمارک رو عرض کردم).
کف باز استاندارد:
اساس کندوی کف باز اینکه که کندو از بالا و طرفین به طور کامل هوابندی باشه و فقط از پایین ورودی هوا وجود داشته باشه. توی طبیعت هم تقریبا چنین چیزی برقراره، یعنی کلنی از بالا با یک لایه ی عایق پوشانده شده و زنبورها از زیر کندوی خودشون رفت و آمد می کنن. توی چنین کندوهایی زنبورها با چند بار بال زدن می تونن به هوای تازه ی بیرون دسترسی داشته باشن. حالا ما چطور می تونیم بالای کندو رو عایق و هوا بندی کنیم؟ جواب اینکه که با زدن فوم به زیر درب کندو (حداقل دو سانتیمتر) و انداختن یک پلاستیک بدون درز به روی قاب ها.
از کجا بفهمیم که درب به شکل مناسبی عایق و کاملا هوابندی شده؟ این مساله رو میشه تا حد زیادی از رفتار زنبورها متوجه شد، یعنی اگر زنبورها توری کف رو با بره موم نپوشونن و توی مواقع سرد سال در قسمت بالایی قاب ها و زیر پوشش پلاستیکی درب کندو تجمع کرده باشن نشان از این داره که میشه به عایق بندی کندوی خودمون اعتماد کنیم.
در مورد قطر بدنه نظرات مختلفی وجود داره، عده ای میگن این قطر باید حداقل سی میلیمتر باشه، ولی تجربه ی زمستان ها و تابستان های مختلف در کشور نشون داده که همون چوب های 18 و 22 میلیمتری خودمون هم می تونه کار رو تا حد مطلوبی پیش ببره. فقط این که طبقه یا بدنه ی کندوی کف باز نباید دریچه ی تهویه یا پرواز داشته باشه.
زیرِ پایین ترین قاب با توری کف هم باید بیش از 8 سانتیمتر فاصله داشته باشه تا زنبورها کارشون رو در هوای نسبتا پایدار حبس شده در بالای کندو انجام بدن. یه مشکلی اینجا پیش میاد که زنبورها میان و توی این فضای خالی هرزبافی می کنن و برای زنبوردار دردسر درست می کنن. این هرزبافی اون قدرها هم بد نیست (لااقل توی بهار) چون هرزبافی ها معمولا سلول نر و به نوعی جاذب کنه های واروا هستن. بعد از سربسته شدن این سلول ها می تونیم شفیره ها رو بیرون بیاریم و آلودگی کندو به کنه رو تا حد زیادی پایین بیاریم.
بین بالای قاب ها و عایق درب، باید به اندازه ی عبور یک زنبور (یک سانتیمتر) فاصله باشه.
نکته ی مهم: توجه داشته باشیم که اگر کندوی کف باز استاندارد نباشه می تونه تجربه ی بسیار بدی رو برای ما رقم بزنه. پس چه از کندوهای آماده ی موجود در بازار و چه از کندوهای سفارشی خودمون استفاده می کنیم به اصولی بودن ساختش دقت داشته باشیم.
کندوی هفت گوهر:
خرداد سال 95، ده کفی هفت گوهر که به تازگی به بازار عرضه شده بود به دستم رسید و من هم بلافاصله روی کندوهای قوی خودم نصبشون کردم. یکی از اصول کندوهای کف باز عایق بودن درب اون هاست، برای این کار مثل بقیه زنبوردارها درب کندوهای معمولی رو برداشتم و با فوم عایق کردم و روی کندوها گذاشتم. از قضا تابستان بسیار گرمی رو تجربه کردیم و اولین مزیت کندوی کف باز خودش رو نمایان کرد. وقتی بقیه کندوها از گرما می نالیدن! کندوهای کف باز داشتن عسل می آوردن و به جون من دعا می کردن! این شد که روی کندوهای کف باز هفت گوهر تمرکز بیشتری کردم، منتظر شدم تا زمستان رو هم ارزیابی کنم. بعد از استفاده از درب های کارخانه ای کلا قضایا عوض شد. با فاصله ی یکی دو روز بعد از تعویض درب ها، رفتار زنبورها عوض می شد و کندو کارایی بهتری پیدا می کرد (چطور باید به یه غیر زنبوردار توضیح داد که یعنی چی حال زنبورا خوبه؟!). برای همین کندوهای مورد آزمایش رو به بیست تا رسوندم.
گرمای تابستان:
بیشترین تلفاتی که تا الان در گرمای تابستانه داشتم، نزدیک به بیست درصد بوده. منظورم از تلفات فقط این نیست که کلنی از بین بره، بلکه منظورم اینه که کلنی انقدر به هم میریزه و درگیر خنک کردن کندو و کم کردن تخمریزی و آب آوردن میشه که دیگه نمیشه اون رو یک واحد منسجم دونست. در واقع بیست درصد کندوها در جریان گرمای تابستانه، غیر عملیاتی شده بودند و زمان درازی می برد تا دوباره تبدیل بشن به کندو. اولین خاصیتی که کندوی کف باز برای من داشت، کاهش تلفات گرمای تابستان به صفر بود. این اتفاق دست کم به دو دلیل رخ داد، باز بودن کف کندو و اینکه ما تنظیم دمای کندو رو به طور کامل به زنبور سپردیم (بر خلاف کندوی کف بسته که بدون دخالت زنبوردار، در فصل های مختلف زنبور می تونه آسیب های زیادی رو ببینه) و دلیل دوم هم درب عایق شده ی کندو بود. از وقتی درب های معمولی رو با درب فومی تعویض کردم، زنبورها کلی راحت شدن و از وقتی درب های فومی رو با درب های هفت گوهر عوض کردم مشکل های از این قبیل به طور کامل حل شدن.
توی این عکس در یک زمان و با دماسنج لیزری دمای سطوح مختلف رو اندازه گیری کرده م و نتیجه کاملا پیداست، یکی اینکه اگر کندو از زمین ارتفاع داشته باشه در گرمای ظهر خنک تر خواهد بود، دیگه این که چوب نسبت به پلاستیک جذب تابش کمتری رو داره و آخری هم این که توی کف باز استاندارد زنبور حتی در هوای بسیار گرم هم کنترل خوبی رو روی دمای کندو داره، ولو اینکه بچه زنبور باشه.
ورودی کندو هم از جنس تخته ی چندلای ضد آب ساخته شده تا با تابش آفتاب داغ نشه و زنبورها رو برای رفت و آمد به دردسر نندازه.
سرمای زمستان و زمستان گذرانی:
اولین سوالی که بعضی دوستان در مواجهه با کندوهای کف باز می پرسن اینه که آیا لازمه کف کندو رو توی زمستون باید ببندیم؟ جواب اینه که تا نبینید باور نمی کنید، پس امتحان کنید، چون خودمم تا ندیدم باور نکردم.
اولین سالی که کندوها به زمستان رفتن با درب های عایق شده ی معمولی بود، در نتیجه بعضی کندوها بخاطر مشکل درب به سختی زمستان رو گذروندن. سال بعد که درب ها رو با درب کارخانه ای تعویض کردم. خوشه های زمستانی همه عادی بودن و فقط دو مورد بسته شدن کف کندو با بره موم داشتم. یک مورد به علت باز شدن دریچه ی تهویه ی طبق بود که قبلا با موم بسته بودم و مورد دوم به صورت خیلی استثنا رخ داده بود، که حتی با تعویض پلاستیک و درب و کفی هم حل نشد و هر بار کار خودشون رو انجام میدادن و به کلی کف رو می بستن.
یک نکته در مورد زمستان گذرانی زنبورها توی همه ی کندوها هست و اون هم اینه که زنبورها اصلا کندوی چوبی رو به رسمیت نمیشناسن. در واقع دمای جاهایی از کندو مهمه که از زنبور پوشیده شده. برای همینه که خوشه تشکیل میدن، که مثل اجداد ما بجای گرم کردن یک اتاق بزرگ، یک کرسی کوچک رو با کمترین سوخت ممکن گرم کنن. خوشه ی زمستانی، کرسیِ زنبورهاست. حالا می خواد دمای بیرون سی درجه زیر صفر باشه، می خواد هشت درجه بالای صفر باشه. برای زنبورها فرق نمی کنه، اونا فقط لازمه مثل توپ دورهم جمع بشن و مرکز خوشه رو گرم نگه دارن. از این بابته که اثر سرما بر کندوی کف باز و کف بسته تقریبا مشابهه. البته بعضی میگن کندوی کف باز مصرف عسل بیشتری رو در زمستون داره که من ردش نمی کنم، ولی خودم خلاف این رو در مناطق سرد کوهستانی دیده م. شاید معادله ی مصرف عسل با استقرار کندوها در مناطقی که شب سرد و روز گرمی دارن به هم بخوره (مثل دشت ها).
رطوبت:
یکی از مسایلی که توی زمستون و اوایل بهار پدر زنبورها رو در می آورد، رطوبت بسیار زیاد داخل کندو بود. این رطوبت توی بیشتر اوقات سال توی استان های شمالی کشور هم مشکل سازه. استفاده از کندوی کف باز استاندارد این مشکل رو کاهش زیادی میده (در مورد رطوبت، عایق بودن درب و جمعیت کندو خیلی مهمه، برای همین تاکید به درب هفت گوهر یا چیزی مشابهش رو دارم). با کم شدن رطوبت، احتمال ابتلا به نوزما کم میشه. اگر هم نوزما بگیرن شدت کمتری داره. قاب ها کپک نمیزنن و به طور کلی زنبورها به سادگی تا بهار پیش میرن.
در بالای دریچه پرواز هفت گوهر، یک ناودان قرار داره تا آب ریخته شده در اثر بارندگی رو به سادگی تخلیه کنه و دیگه نگران ورود آب به دریچه یا ریختن آب بر روی دریچه که معمولا مانع رفت و آمد عادی زنبورها به کندو میشه، نیستیم.
یکی از کارهای جالب شرکت هفت گوهر حذف زوارهای کنار کندو و جایگزین قسمت های غیرقابل حذف با قطعات پلاستیکی بود. این کار با جلوگیری از پوسیدگی زوار ها، عمر کندو رو افزایش میده.
کفی در برابر نور و باد:
کفی هفت گوهر به شکل قابل اعتمادی در برابر باد و تابش نور به محل تاریک کندو مقاومه. ورودی کندو پیچیدگی هایی رو داره که جریان باد رو به تله می اندازه و مانع ورودش به محل پرورش نوزادان میشه، در نتیجه کندو می تونه بدون هیچ مشکلی از زمین ارتفاع داشته باشه (یکی از دلایل گذاشتن کندوها روی زمین، جریان باده).
یک شبکه ای داخل کندو تعبیه شده به نام "شبکه مانع بافت"، این شبکه در انگلیسی به نام Slatted Rack شناخته میشه. توی کندوی هفت گوهر سه نقش مهم رو ایفا می کنه: جلوگیری از بافت شان های ناخواسته در زیر قاب ها، هوا دهی کنترل شده و همگن به منطقه ی پرورش نوزادان و جلوگیری از ورود جریان های شدید هوا به داخل کندو به خاطر زوایای خاص طراحی شده در زیر شبکه.
کوچ:
کوچ در کندوی کف باز هفت گوهر مثل "همه ی" کندوهای کف باز، به سادگی و با کمترین تلفات انجام میشه با یک تفاوت ...
اون هم اینه که گزارش شده که لاروها بعد از کوچ با کندوهای کف باز معمولی خشک شده و حذف میشن ولی توی این کندوها، بخاطر نوع طراحی کف و شبکه ی مانع بافت، این اتفاق نمی افته و زنبورها در صحت و سلامت کامل به مقصد می رسن.
مساله ی دیگه استقامت این کفی ها نسبت به کفی های چوبی موجود در بازاره. خودم به شخصه امتحانش رو تا نزدیک به 300 کیلوگرم دیده م و این رو بگم که تحملش بالاتر از این حرف هاست. این کفی این استحکام رو مدیون شبکه پلاستیکی داخلش و جوش گرم بالا و پایین کفی به همدیگه س.
یکی از مزیت های این کفی به کفی های معمولی اینه که توی کوچ امکان این که زنبور بخاطر پوسیدگی یا تغییر شکل توری کف بیرون بزنه، در حد صفره. یعنی زنبوردار خیالش از توری کف در هر شرایطی راحته و می تونه بهش اعتماد بکنه.
بعضی از دوستان بحث سخت بودن جدا و سر هم کردن پایه های کندوی هفت گوهر رو مطرح کردن، در نگاه اول شاید این کار سخت به نظر برسه ولی اگر قبل از کوچ کندوها رو با تسمه ببندیم و بعد به جلو خوابونده و پایه ها رو در بیاریم و بعد از کوچ هم همین کار رو برعکس انجام بدیم، میشه گفت مراحل خیلی روان و قابل اجرا میشه.
نکته ی بعدی، قفل های طبق هاست، که میشه قسمت های مختلف کندو رو در هنگام کوچ به هم متصل کرد. روی درب کندو هم یک محل مخصوص برای تسمه در نظر گرفته شده که وقتی کندو رو قبل از کوچ با تسمه می بندیم، امکان نداره که این تسمه در اثر موندن زیر کندوی بالایی پاره بشه.
کفی هفت گوهر قسمت هایی رو برای تبادل هوا در کوچ داره، یعنی وقتی کندوها رو توی ماشین روی سر همدیگه می چینیم. هوا به همه شون می رسه و مشکلی از بابت تنفس پیش نمیاد. بنظرم بقیه ی تولید کننده های کفی و کندو هم باید به این مساله دقت کافی داشته باشن.
پایه:
داشتن پایه و محل اتصال پایه واقعا یک مزیت برای یک کندو به شمار میره. شاید توی اجرا کمی به زحمت بیافتیم ولی این پایه مزایای زیادی رو برای زنبور و زنبوردار داره:
- بالاتر بودن کندو، فشار کمتر به کمر زنبوردار در زمان بازدید
- حیواناتی مثل جوجه تیغی و وزغ و سمور، کمتر می تونن مزاحم کندو بشن.
- زنبورهای بیمار روی زمین میافتن و امکان برگشتشون به کندو وجود نداره، این همون کاریه که زنبورها توی طبیعت با لانه کردن در ارتفاع انجام میدن.
- روی پایه ها یک قطعه به نام تله مورچه قابل نصبه که ورود مورچه های بزرگ جثه رو به کندو غیر ممکن می کنه.
- بالاتر بودن کندو از سطح زمین یعنی گرمای تابستانه ی کمتر، رطوبت کمتر وسلامت بیشتر کلنی
پایه های کندوی هفت گوهر به نوعی ساخته شدن که تقریبا امکان چپ شدن کندو وجود نداره.
درد و دل: من فوایدی رو از کندوهای پایه دار تجربه کردم که دیگه نمی تونم با کندوهایی که روی زمین چیده شدند کار کنم.
استاندارد بودن کندو:
یکی از مزایای جدی کندوی هفت گوهر از دید من، استاندارد بودنشه. یعنی هم برای زنبورها به خوبی و بر اساس مشخصات لانه ی طبیعیشون ساخته شده و هم از دید زنبوردار و دیگه لازم نیست که با ابزاری سر و کله بزنیم که انگار با هم غریبه ن و اصطلاحا به هم نمی خورن. قبلا خیلی پیش می اومد که یک طبق به بدنه ی کندو نمی خورد، یا همینطور در مورد درب کندوها، ولی الان اعصابم از این جنبه راحته.
طراحی دقیق و آینده نگر این کندوها هم قابل تحسینه، مثلا محل اتصال تله ی گرده که کار برداشت گرده رو خیلی ساده کرده. یا اینکه زیر درب محل قرار گیری کیک گرده و خمیرشیرین تعبیه شده و می تونید بدون مشکل تقریبا تا یک کیلو و نیم کیک و خمیر رو زیر درب قرار بدین. گرچه ایرادات مختصری هم وجود داره ولی رویه ای که تا به الان دیدم به سمت حل مشکلات و ایرادات بوده.
عملکرد تولید عسل:
گفته میشه در کندوهای کف باز زنبورها بجای آوردن آب در روزهای گرم سال، به دنبال شهد میرن، چون کندو دچار تنش حرارتی نمیشه و دست آخر تولید کندو افزایش پیدا می کنه. به نظرم چنین چیزی درست باشه، چون عملکرد کلی من از وقتی از این کندوها استفاده می کنم چیزی در حدود بیست درصد افزایش داشته. البته ناگفته نمونه وسعت تخمریزی توی کندوهای کف باز بیشتر از کف بسته س و ممکنه اینا به هم ربط داشته باشه. این قضیه به هفت گوهر و غیر از هفت گوهر ربطی نداره، از مشخصات کندوهای کف بازه.
کفی در برابر آفات و بیماری ها:
- کنه ها بخشی از دوره ی زندگیشون رو بر روی زنبورهای بالغ می گذرونن (حالت فورِتیک یا مسافر)، توی این حالت زنبورها با تکان دادن خودشون یا زنبورهای دیگه با جوریدن هم قطارهاشون باعث ریزش بعضی از کنه های سالم و زنده به کف کندو میشن. حتی بعضی وقت ها کنه ها سرشون گیج میره و از روی چارپایه به پایین می افتن!!! توی کندوهای کف بسته، کنه ی سقوط کرده دوباره به یک زنبور می چسبه و به زندگیش ادامه میده. اما توی کندوهای کف باز قضیه فرق می کنه، کنه ها میافتن و از توری بیرون میرن و روی زمین مورچه ها منتظرشون هستن تا به عنوان غذا بخورنشون. پس به همین راحتی و بدون دخالت مستقیم، درصدی از کنه ها از کندو حذف میشن. تا جایی که یادمه به طور متوسط 20 درصد از کنه های کندو اینطوری میشن (اگر شما منبع موثقی دارید، معرفی کنید تا عددش رو اعمال کنم). توی عکس کنه های ریخته شده از کف یک کندوی بسیار آلوده رو در مدت یک هفته می بینید.
- بحث بعدی نوزماست که در موردش صحبت کرده م، فقط یکبار دیگه میگم که رطوبت کمتر شرایط رو برای ابتلا به نوزما سخت تر می کنه.
- ورودی کندوی هفت گوهر به شکلی ساخته شده که زنبورهای خرمایی و بیشتر موش ها نمی تونن از اون به داخل کندو بیان، پس کلا خسارتشون به بیرون از کندو محدود میشه.
- دوستی می گفت توی کندوی کف باز پروانه ی موم خوار از توری کف به کندو وارد میشه و خسارت وارد می کنه. اولا کندویی که موم خوار توش فعالیت کنه و از بین ببرش که کندو نیست. اما دلیل اصلی مخالفتم با این نظر این عکسیه که گذاشته م. توی کندوی کف باز ریزه های موم مستقیما به روی زمین میریزه و امکان آلوده شدنشون با تخم پروانه ی موم خوار به حداقل می رسه. از طرفی چون نقطه ی کوری در کندو وجود نداره و زنبورهای کارگر می تونن به همه ی نقاط کندو سرک بکشن، لاروهای موم خوار پناهگاهی رو برای زندگی نخواهند داشت.
کفی جدا از کندو مزیت یا ایراد؟
اوایل جدا بودن کفی از کندو رو جزو معایب کندوی کف باز به شمار می آوردن، ولی این جدا بودن امکانات زیادی رو برای زنبوردار فراهم می کنه و می تونه با نیروی کارگری کمتر، روش های موثر و جدیدی رو به کار ببنده، مثل روش دیماری، اجزای طبقِ گرم، جابجا کردن طبق بالا و پایین برای بیشتر کردن تخمریزی ملکه در کندو و خیلی روش های دیگه. همینطور خیلی راحت میشه کف کندو رو بدون بیرون آوردن قاب ها یا اصلا باز کردن درب کندو، در آخر زمستان تمیز کرد.
از دید من جدا بودن کندو از کفی یک مزیت قابل توجهه و در واقع کندوهای صندوقی فعلی خیلی دست زنبوردارها رو برای اجرای روش های زنبورداری تجاری بسته (توی تصویر دارم طبق گرم رو اجرا می کنم).
جنس:
بدنه ی کندوها از چوب با کیفیت روسی (یولکا) ساخته شده و تا جایی که من می دونم استفاده از چوب های ایرانی به خاطر حفظ جنگل های کشور توی کارخونه ی هفت گوهر ممنوعه. خوبه که همه ی تولید کننده های کشور هم رویه ی اینچنینی رو در پیش بگیرن تا کشورمون از اینی که هست خشک تر نشه.
قطعات پلاستیکی کندو هم از مواد دست اول و با گرید غذایی (فود گرید) تولید شدند.
قیمت:
معمولا قیمت و خدمات یک رابطه ی خطی و مستقیم با هم دارن، یعنی هر چه امکانات و خدمات بیشتر میشه، قیمت هم به همون نسبت بالاتر میره. طبیعیه یک کندوی خوش ساخت و مقاوم با کلی مزایا رو نمیشه با قیمت کندویی که داره در یک کارگاه توسط یک شاگرد نجار ساخته میشه مقایسه کرد. دقت داشته باشید که من منکر حالت دوم نیستم، یعنی کارگاه نجاری هم بجای خودش و محترم، خیلی هم محترم (همین که توی این مملکت داره زن و بچه ش رو نون میده باید دستش رو بوسید). صحبت فقط درباره ی مقایسه ی قیمت کندوها با همه، مقایسه قیمت پژو با پراید با بنزه. توی قیمت کندو نه تنها مواد اولیه و کارایی و امکاناتش دخیله بلکه عمر اون محصول هم خیلی مهمه که در مورد کندوی هفت گوهر میشه به هزینه ی خرید کندو به عنوان یک سرمایه گذاری طولانی مدت نگاه کرد.
حرف آخر:
توی این سه ساله از این کندوها خیلی راضی هستم و به این کندوها نمره ی ممتاز میدم. امیدوارم استفاده از این کندوها فراگیر تر بشه تا بقیه ی زنبوردارها هم از امکاناتی که این کندوها در اختیارشون قرار میدن، نهایت لذت، بهره و سود رو ببرن.
در پایان از همه ی دوستانی که در نوشتن این پست به من کمک کردند نهایت سپاس و قدردانی رو دارم. آقایان مهندس مصطفی یوسفی، مهندس سعدی محمدی، مهندس علی علیدوستی
عکس ها از خودم و آقایان فرامرز خزاما، محمدرضا رحیم زاده، شیرآغا نوری، سرکار خانم پاشانیا و پدر عزیزم
* کف باز استاندارد: منظور از استاندارد در این متن کندوییه که زنبور و زنبوردار باهاش راحت کار می کنن. در واقع زنبورا این کندو رو خونه ی خودشون می دونن و باهاش غریبه نیستن. تا وقتی استانداردی برای یک کندوی کف باز تبیین بشه، این عبارت معنای این چنینی خواهد داد.