زنبورداری تجاری - قدم های اول

در طی کنگره ی دوم زنبورعسل یکی از زنبورداران ازم سوالی پرسید که این روزها دغدغه‌ خودم هم هست ...

سوال این بود: چطور می تونم یک زنبوردار تجاری باشم؟


در ظاهر میشه به این سوال جواب های صریح و قانع کننده ای داد، اما در واقع قضیه خیلی عمیق تر از این حرف هاست.

آیا به روز بودن امکانات، نو بودن تجهیزات و چیزهای این شکلی همه ی ماجراست؟!

من جوابی که دادم رو به دو قسمت تقسیم کردم، یکی به منطق کار بر می گرده و دیگری به روش کار. این رو هم باید اضافه کنم، برای من یک نقطه ی شروع بود که دانسته ها و تجربیاتم رو در این مورد با دیگران به اشتراک بگذارم و با شنیدن نقطه نظرات و تجربیاتشون مطلب رو برای خودم پخته تر بکنم.


خلاصه ش اینه:

قدم اول زنبورداری تجاری از داشتن یک نژاد، کندو، صحرا یا هر چیز دیگری شروع نمیشه! در واقع زنبورداری تجاری قبل از این که یک روش باشه، یک طرز فکره. اینکه چطور تصمیم بگیریم، اولویت بندی بکنیم، از چه چیزهایی بگذریم و پای چه چیزهایی بایستیم. یعنی از منظری نگاه کنیم که توش رابطه ی بین زنبور، زنبوردار (و جیبش) و مشتری ها در پایدارترین حالت ممکنش باشه. بعضی وقت ها توی رویه ی تجاری، کاری که انجام میدیم به تنهایی و مستقلا، بهترین و بهینه ترین نیست، اما در کنار بقیه ی بخش های کارمون مثل مسایل مالی، قوانین و محدودیت ها مناسب ترین انتخاب به شمار میاد. بگذریم...

گفتم برای شروع این کارها رو انجام بده:

  • اول خیلی رو راست و بدون روتوش هدفت رو از زنبورداری مشخص کن. تفریح یا کسب درآمد یا هر چیز دیگه. بعد ظرفیت کارت رو مشخص کن، می خوای چهل تا کندو داشته باشی یا دویست و پنجاه تا. می خوای سالی صد تن عسل تولید کنی و بزرگترین تولید کننده ی شهرت باشی یا اینکه دو تن عسل با کیفیت داشته باشی و از طریق مغازه یا یه سایت اینترنتی محصولت رو بفروشی. گرفتن این تصمیم ها خیلی به تربیت خانوادگی و روش کاری آدم ها بستگی داره و نمیشه به کسی گفت چطور باش یا چه تصمیمی بگیر. خودش، یک عمر راهی که توی زندگیش رفته و مجموعه مشاهداتش اینجا تعیین کننده هستن.
  • بهگزینی و تعویض منظم ملکه (یک ساله یا دوساله) رو توی دستور کارت قرار بده. یعنی ملکه های حداقل نصف زنبورستانت رو به صورت سالانه تعویض کنی.
  • بیماری ها و آفات و در صدر همه اون ها کنه رو جدی بگیر و برنامه ی حسابی برای تعیین میزان آلودگی و کنترلشون داشته باش. این کار یعنی آب بندی زنبورستان، یعنی جلوی نشتی سرمایه رو گرفتی!
  • مرحله ی بعد یکسان سازیه، کار در زنبورستانی که یکسان نباشه مثل خنثی کردن مین های یک میدان مینه! یک کندو ممکنه یک ساعت وقتت رو بگیره و یکی دیگه ده ثانیه، دست آخر هم وقت و سرمایه ت رو به باد بده. اینجاست که دوباره نوع تفکر میاد سراغت، که بیخیال پنج درصد و ده درصد کندوهایی باش که از دستت در میرن ولی در عوض توی نود و پنج درصد بهینه عمل کن.
  • روشی رو انتخاب کن که کمترین کار رو برای خودت، کمترین آموزش رو برای کارگرت و کمترین استرس و دخالت رو برای زنبورت به دنبال داشته باشه. قطعا اینا با هم یک جا جمع نمیشن ولی تمام تلاشت رو برای این کار بکن. روش های سنتی و کلاسیک فقط یک مبنا برای کار هستند و این زنبورداره که باید روش ها رو با داشتن اولویت هایی که داره بهینه کنه.
  • کندوها و ابزارت رو یک دست کن و از بهترین ابزار تخصصی برای هر کاری استفاده بکن. یه نصاب کابینت حرفه ای نمی تونه از یه دریل-پیچ گوشتی ده کاره ی چینی انتظار یک دریل حرفه ای میلواکی رو داشته باشه!
  • هر کاری رو که می کنیم رو روی کاغذ بیاریم (به ذهن فراموشکار و اهمال کار اعتماد نکنیم!)، جمع و تفریق کنیم و اگر بعد از محاسبه همه ی جوانب، به سود مثبت رسیدیم. یعنی کارمون درست بوده، وگرنه باید رویه رو اصلاح کنیم. برای انجام روش های جدید هم همینطور. مثلا اسید اگزالیک بهتره یا فرمیک، خب چی مهمه، فصل، درصد تاثیر، قیمت، امکانات مورد نیاز و در نهایت محدودیت ها. به هر کدوم وزن میدیم و بعد می سنجیم. من برای خودم و با شرایط خودم در بهار به اسید فرمیک و در پاییز به اسید اگزالیک رسیدم. فرمیک رو بدون ملاحظه استفاده می کنم و برای اگزالیک درصد کنه رو مشخص می کنم و فقط در صورت لزوم درمان می کنم (همه ش هم از بررسی اولویت هام نشات گرفته) .در یک کلام اینه که با چرتکه انداختن آشتی کنیم و به نوعی "چرتکه مند" بشیم.

    با طی مرحله ی اول (کنار اومدن با خودمون) و انجام چندتا روش ابتدایی به اول راه رسیدیم. از اینجا به بعد تجربه تون رو با من به اشتراک بزارید تا با هم راه رو ادامه بدیم.


با تشکر از آقای سعدی محمدی از بابت همه کمک هاش، از جمله نگارش همین مطلب.

قدم های اول زنبورداری تجاری - زنبورداری مدرن